حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن
سلام
حال همه ی ما خوب است
ملالی نیست
جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنار زندگی میگذرم که
نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد
و نه این دل ناماندگار بی درمان
تا یادم نرفته است بنویسم
حوالی خوابهای ما سال پر بارانی بود
میدانم همیشه حیاط آن جا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است
اما تو لا اقل ،حتی هر وهله، گاهی ،هر از گاهی ،
ببین انعکاس تبسم یک رویا
شبیه شمایل شقایق نیست
راستی خبرت بدهم
خواب دیده ام خانه ای خریده ام
بی پرده، بی پنجره، بی در ، بی دیوار
هی بخند
بی پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من ................ ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سفید از فراز کوچه ی ما میگذرد
باد بود نامهای کسان من می دهد
یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری..................
نامه ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه
از نو برایت می نویسم
حال همه ی ما خوب است
اما تو باور مکن...........
کلمات کلیدی :